جدول جو
جدول جو

معنی چرخ قبا - جستجوی لغت در جدول جو

چرخ قبا
(چَ قَ)
چرخ جنسی از اطلس است و چرخ قبا باضافت مقلوبی بمعنی قبای اطلس باشد. (آنندراج) (غیاث). چرخی قبا. چرخین قبا. اطلسین قبا. قبای اطلسین:
چرخ قبائی ز گهر یافته
کرده بسی صنعت زر بافته.
میرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
چرخ قبا
(چَ خِ قَ)
مراد از دور دامن قبا. (آنندراج) (غیاث). چرخ:
هر فلکی و اختری چرخ قبای او همان
با تو چه بستن کمر این دو سه یک قبای را.
میرخسرو (از آنندراج).
رجوع به چرخ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چرخ باد
تصویر چرخ باد
هر چرخی که با وزش باد به حرکت درآید، گردباد
فرهنگ فارسی عمید
(طَ بَ)
مرادف آسمان تاب. (آنندراج). تابندۀبر چرخ. کنایه از ماه و اختران تابناک:
بروز مردی او کیست شه سوار فلک
غزاله نام زنی چرختاب و چرخ نشین.
سلمان ساوجی.
گر ماه چرخ تاب گشاید نقاب را
خواهد نشاند در پس چرخ آفتاب را.
سیفی (از آنندراج).
، مجازاً بمعنی زیبارخان و ماهرویان، آنکه ابریشم را بر چرخ تاب دهد برای باریک و دراز شدن. (آنندراج). کسی که ابریشم را بر چرخ تاب دهد
لغت نامه دهخدا
(شَ کَ)
زیاده ربا. افزون ربا. بسیارربا، ربایندۀغذا و طعام چرب. ربایندۀ خوراک روغندار و چربی دار، لطیف ربا. نرم ربا. ربایندۀ چیزی مطبوع و ملایم طبع، ظاهراً کنایه از شخص غارتگر. (مخزن الاسرار چ وحید حاشیۀ ص 153) :
بخشش تو چرب ربائی که هست
نیست خدائی بخدائی که هست.
نظامی (مخزن الاسرار)
لغت نامه دهخدا